نگاهی به کتاب "نامه‌های فهیمه" در پنجاهمین سال تولد فهیمه بابائیان‌پور

زنی که از شهادت همسرش شادمان شد

کتاب "نامه‌های فهیمه" پر است از کلمات و عبارت‌هایی که خواننده را از فضای اطراف جدا کرده و به عمقی عاشقانه و عارفانه می‌برد. تداوم احساسات فهیمه با غلامرضا و علیرضا در طول زندگیش، نشان می‌دهد که او، این جملات و عبارات را از اعماق قلب و احساسات رقیقی استخراج کرده که منشأیی خدایی دارد.
کد خبر: ۱۶۷۱۴
تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۲ - 21April 2014

زنی که از شهادت همسرش شادمان شد

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از مشرق، هیچوقت برای خواندن کتاب "نامههای فهیمه" دیر نیست. کتابی که هیچ وقت از تازگی نمیافتد و کلام عاشقانه و عارفانه نویسنده این نامهها همیشه میتواند با قلب و احساس خواننده بازی کند.



"نامههای فهیمه" مجموعهای از نامهها و یادداشتهای مرحومه فهیمه بابائیانپور است که برای همسرش غلامرضا صادقزاده نوشته و همچنین همسرش نیز پاسخهایی به او داده است.

فهیمه بابائیانپور، پس از شهادت غلامرضا با برادرش علیرضا ازدواج کرد و تا زمان فوتش با او بود. فهیمه به علیرضا نیز ۱۸ نامه نوشت که تعدادی از آن نیز در این کتاب آمده است.



کتاب نامههای فهیمه که به کوشش علیرضا کمری در چهار بخش سرآغاز نامه، یادداشتها، نامهها و ضمیمهها گردآوری شده، بیست و یک بار به چاپ رسیده و هنوز هم از فروش خوبی در بین آثار انتشارات سوره مهر برخوردار است.

قریب به بیست و پنج سال پیش (سال ۶۸) مادر فهیمه بابائیانپور تعدادی از این نامهها را برای چاپ به روزنامه جمهوری اسلامی ارسال کرد که علیرضا کمری اولین بار از طریق علی عظمائیان با نامهها آشنا شده و مصمم به گردآوری و چاپ این کتاب شد. این نامهها از ۳ تا ۲۴ بهمن ۶۸ در شش شماره در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسید.

فهمیه بابائیانپور در فروردین ١٣۴٣ به دنیا آمد و در هفتم فروردین ١٣۶٧ در حادثهای ناگهانی درگذشت.

شهید غلامرضا صادقزاده هم که مشغول پاکسازی مینهای به جا مانده در خرمشهر پس از آزادسازی این شهر بود، بر اثر انفجار این مینها به شهادت رسید. غلامرضا پس از عملیات بیت المقدس و در اواخر خردادماه ۶۱ برای آخرین بار به تهران آمد و فهیمه به خاطر خوابی که در همان روزها دیده بود، اطمینان داشت که پس از این همسرش را نخواهد دید.

پس از انفجار، تنها چیزی که در میان پیکر متلاشی غلامرضا به چشم میخورد، حلقه ازدواجش بود که رویش نوشته شده بود: تنها ره سعادت/ ایمان، جهاد، شهادت...

فهیمه بر سر پیکر پاره پاره همسرش حاضر شد در حالی که پیراهن سفید پوشیده بود و فریاد میزد:ای همسر شهیدم، شهادتت مبارک... و در مراسم ختم نیز گفت: این ختم نیست که آغاز است؛ آغاز راهی که همسزم آن را پیمود...

فهیمه تا یک سال سفید پوشید و تاکید داشت که اگر غلامرضا به مرگ طبیعی رفته بود باید عزاداری میکرد. او حتی با غلامرضا خداحافظی هم نکرد.



فهیمه در چهلمین روز شهادت غلامرضا نمایشگاهی از عکسهای او برپا کرد تا سیر زندگی همسرش را به همه نشان دهد. او همچنین بر سر مزار غلامرضا بر ادامه راه همسرش تاکید کرد.

از شهید غلامرضا نیز یادداشتهایی برجامانده است که بعدها در قالب چند کتاب از جمله "یادداشتهای سوسنگرد" به چاپ رسید.

غلامرضا بر ازدواج مجدد فهیمه بعد از شهادتش تصریح کرده بود و به همین خاطر بود که به پیشنهاد ازدواج علیرضا (برادر غلامرضا) جواب مثبت داد.

با اینکه پسر دیگری از خانواده صادقزاده با نام عبدالرضا به جبهه رفته و مفقودالاثر شده بود اما باز هم فهیمه به رفتن همسرش علیرضا به جبهه تاکیدداشت و او را به این کار ترغیب میکرد.

فهیمه در آخرین روز زندگیاش به زیارت حضرت معصومه (س) رفت و در آنجا بر اثر حادثهای جانسوز به دیار حق شتافت.



کتاب "نامههای فهیمه" پر است از کلمات و عبارتهایی که خواننده را از فضای اطراف جدا کرده و به عمقی عاشقانه و عارفانه میبرد. تداوم احساسات فهیمه با غلامرضا و علیرضا در طول زندگیاش، نشان میدهد که او، این جملات و عبارات را از اعماق قلب و احساسات رقیقی استخراج کرده که منشأیی خدایی دارد.

در کتاب "نامههای فهیمه" وصیت نامهای از فهیمه نیز به چاپ رسیده که او در سن نوزده سالگی نوشته است. همچنین تعدادی از دستنوشتهها کلیشه شده و چند فریم عکس نیز به انتهای کتاب ضمیمه شده است.

نامههای فهیمه را میشود از کتابفروشیهای سوره مهر (حوزه هنری) یا کتابفروشیهای معتبر تهیه کرد. نمایشگاه کتاب تهران (۱۰ تا ۲۰ اردیبهشت) هم فرصت خوبی است برای خرید این کتاب.



خواندن این کتاب را به زوجهای جوان توصیه کرده و امیدواریم راه پر ستاره غلامرضاها و فهیمهها، مسیر حرکت جوانان را بیش از پیش روشن کند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار