دفاع مقدس گزارش می دهد

اهداف فرانسه و انگلیس از تشویق آمریکا به اقدام نظامی در بحران سوریه

فرانسه و انگلیس بی‌شک مهمترین بازیگران بین المللی عرصه بحران سوریه هستند که در برهه‌ای از زمان به شدت آمریکا را تشویق کردند و حتی تحت فشار گذاشتند تا در این بحران دخالت مستقیم نظامی داشته باشد، سوالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که چه اهدافی این کشورها را به این اقدام وامی‌داشت.
کد خبر: ۲۶۸۹۳
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۳ - 02September 2014

اهداف فرانسه و انگلیس از تشویق آمریکا به اقدام نظامی در بحران سوریه

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، اگرچه اساسنامه اتحادیه اروپا ذکر میکند، ساز و کارهای این اتحادیه برای مقابله با چالشها و بحرانهای بینالمللی، سیاست خارجی و امنیتی و دفاعی مشترک است، اما در عمل این ساز و کار در مقابله با هیچ یک از بحرانهای حاد بینالمللی مانند بحران کوزوو، عراق، لیبی و سوریه با شکست و ناکامی مواجه شده و در عمل نشان داده، قدرتهای بزرگ اروپایی مانند انگلیس و فرانسه خارج از ساختار اتحادیهی اروپا تصمیم گیری کرده و در این بحرانها دخالت کردهاند.

به این ترتیب کشورهای بزرگ اروپایی نشان دادند، در مسائل مهم بینالمللی که منافع آنها ایجاب کند، پایبند به هیچ چارچوب و اساسنامهای نیستند و تنها منافع ملی خود را در نظر میگیرند. بحران سوریه از جمله مواردی است که ثابت کرد، کشورهای بزرگ اروپایی مانند فرانسه و انگلیس در آن تنها منافع خود را در نظر گرفتهاند.

بحران سوریه هرگز موجب نشد، کشورهای اروپایی به در قالب اتحادیه ی اروپا وارد آن شوند وسیاست واحدی را در قبال آن اتخاذ کنند، بنابراین اختلاف منافع و دیدگاهها همواره مهمترین چالش اعضای اتحادیه اروپا بوده است.

دراین راستا انگلیس و فرانسه با هدف حفظ منافع خود در سوریه و دستیابی و حفظ منافع و اهداف منطقهای، تلاشهای بسیاری را پس از شروع بحران در سوریه آغاز کردند تا آمریکا را تشویق به اقدام نظامی در سوریه کنند و در اولین گام با تغییر وضعیت سوریه، این کشور را ذیل عنوان «فصل هفتم منشور سازمان ملل» تعریف کرده و از این طریق، مقدمات دخالت نظامی مورد تأیید سازمان ملل را فراهم کنند.

در خصوص فرانسه و دلنگرانیهایش در سوریه و آنچه که این کشور را وامیداشت، آمریکا را تشویق به اقدام نظامی در این کشور کند، همین کافی است که گفته شود، حضور فرانسه در سوریه ریشهای تاریخی دارد و به قرن هجدهم، یعنی زمانی که ناپلئون مصر و به تبع آن سوریه را تصرف کرد، بازمیگردد. با استقلال نسبی مصر، سوریه به عثمانی واگذار شد، اما در سال 1920، متفقین سوریه را به تصرف درآوردند و پس از آن، سوریه و لبنان تحت قیمومت فرانسه درآمدند. پس از سقوط فرانسه در جنگ دوم جهانی توسط آلمان، سوریه تحت قیمومت فرانسه آزاد (ویشی) قرار گرفت، تا اینکه در 16 سپتامبر 1941 جمهوری سوریه اعلام استقلال کرد.

 

بنابراین مهمترین منافع فرانسه در سوریه را میتوان در سابقه تاریخی حضور این کشور در سوریه، تلاش برای تاثیرگذاری بر تحولات منطقه از طریق سوریه، یافتن بازارهایی برای فروش محصولات غیر نظامی در بلاد شام و حفظ منافع خود در این کشور ملاحظه کرد.

به همین دلیل فرانسه از آغاز بحران سوریه، به یکی از بازیگران کلیدی این بحران تبدیل و به سبب منافعی که در بالا به آن اشاره شد، نه تنها به دخالت در این بحران پرداخت، بلکه بارها آمریکا را جهت دخالت نظامی در این کشور تحت فشار گذاشت.

دخالتهای فرانسه در بحران سوریه را میتوان در قالب کمکها و حمایتهای سیاسی و مالی پاریس از گروههای تروریستی مسلح در سوریه ملاحظه کرد.

فرانسه پیشگام و مبتکر گروه «دوستان سوریه» بود. گروهی از دولتها که حامی معارضان سوری بودند. هدف این گروه آمادهسازی معارضان سوری با کمکهای نظامی و مالی برای مبارزه با دولت اسد بود.

 فرانسه همچنین نخستین کشوری بود که ائتلاف نیروهای معارض سوری را به عنوان تنها نماینده مشروع مردم سوریه به رسمیت شناخت.

در 21 اوت 2013، فرانسه به همراه انگلیس، خواستار اقدام نظامی تنبیهی علیه نظام سوریه شدند و پاریس آمادگی کامل خود را اعلام کرد تا در حملات موشکی و هوایی علیه سوریه مشارکت داشته باشد و وزیر دفاع فرانسه، از آمادگی نیروهای مسلح این کشور برای اقدام نظامی و استقرار یک ناو ضدهوایی در شرق مدیترانه خبر داد.

در خصوص انگلیس نیازی به گفتن نیست که این کشور در پی احیای نقش منطقهای خود در خاورمیانه است. تحولات منطقه، انگلیس را برآن داشت که از قافله عقب نماند و از وضعیت بحرانی که در منطقه به وجود آمده، استفاده کند و با اعمال نفوذ در آن، سهمی برای خود در نظم آینده خاورمیانه تعریف کند. نفوذ در سوریه، یکی از بهترین راهکارهای احیای این نقش در منطقه بود. سیاست انگلیس در سوریه ابتدا محتاطانه و با تاکید بر راه حل سیاسی بود، اما به مرور این سیاست به سمت نظامیگری و اعمال فشار نظامی و حمایت از تروریسم و گروههای تروریستی فعال در سوریه تغییر کرد.

بنابراین لندن نیز همانند پاریس سیاست حمایت و کمک مالی و نظامی به گروههای مسلح تروریستی فعال در سوریه را پیش گرفت و هیچ گاه از تشویق و تحت فشار گذاشتن آمریکا برای اقدام نظامی در سوریه فرو گذاری نکرده است، به ویژه آنکه فرانسه و انگلیس به خوبی میدانند، قدرت نظامی آنها همچون آمریکا توان ورود به جنگ مستقیم در سوریه را ندارد، به خصوص که این کشورها هیچ گاه نمیتوانستند، این احتمال را نادیده بگیرند که هرگونه دخالت نظامی مستقیم آنها در سوریه تبعات سنگینی همچون ورود بازیگران بزرگ منطقهای مانند ایران و قدرتهای جهانی مانند روسیه را در پی دارد، جنگی که کشورهایی همچون انگلیس و فرانسه هیچ گاه توان پرداخت بهای آن را نداشته و نخواهند داشت.

از سوی دیگر برداشت متفاوت آمریکا از شرایط سوریه و نگرانی از پیامدهای دخالت مستقیم نظامی در این کشور، موجب شد تا آمریکا هیچ گاه ریسک دخالت مستقیم در بحران سوریه را به جان نخرد.

نظر شما
پربیننده ها