"می‌رویم تا خط امام بماند" نوشته‌های یک شهید انقلابی برای نسل‌های بعد

"می‌رویم تا خط امام بماند" نوشته‌های "شهید مهندس مهدی رجب‌بیگی" است. در بخشی از این کتاب آمده است: ما ازمردن نمی‌هراسیم، اما می‌ترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر نسوزیم هم که روشنائی می‌رود و جای خود را دوباره به شب می‌سپارد.
کد خبر: ۷۵۳۴
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۵ - 09December 2013

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، کتاب "میرویم تا خط امام بماند" نوشتههای "شهید مهندس مهدی رجببیگی" عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران و از دانشجویان حاضر در تسخیر لانه جاسوسی است که برای اولین بار در سالهای ابتدایی دهه 70 توسط جهاد سازندگی رونمایی شد و پس از آن همزمان با نامگذاری همه فعالیتها و برنامههای بسیج در سال 90 به نام شهید رجب بیگی تجدید چاپ شد.

در نسخه جدید کتاب "میرویم تا خط امام باقی بماند" مطالبی همچون مقدمه، زندگینامه، اسناد و مدارک در مورد شهید رجب بیگی و توضیح واژگان سیاسی به فصلهای کتاب اضافه شده است. این کتاب دارای 8 فصل است که از مقالات، تحلیلهای سیاسی، طنزهای سیاسی، سرودها، اشعار، اسناد و واژهنامههای شهید تشکیل شده است.

 متن زیر قسمت های از نوشته های" رجب بیگی" است که در کتاب "میرویم تا خط امام بماند" به نگارش در آمده است.

                                          ای دانشگاه! 

بر رنج همیشه عمرمان و بر مظلومیت سرتاسر زندگیمان و بر شهادت هر عصرمان میتوانی گواهی داد؟ بر خروش همیشه امت مان و بر فریاد دیوارشکن اندیشه مان میتوانی شهادت داد؟ بر دستهای افتاده از پیکرمان، بر تن خونین مان، بر پای خردمان و بر شکنجه زندان مان میتوان گواهی داد؟ و سرگذشت روزگار پر رنج دیرین مان را که بر پشت تاریخ آوار گشتهاست میتوانی شنید؟

                                    اشعار شهید "رجب بیگی"

خون شـد دلـم خدایـا، رحمـی نمـا به حـالـم                  از دوری رفیقــان آشفتــه شــد خیالــم

تــــا قلــــه هدایــت یـــاران مــــن برفتنـــد                  گــم گشتــه ام خدایــا در کوچه ضلالم

 همچــون پرنـده عاشق، من عاشق پریـدن                 اندرغم شهیــدان بشکست هر دو بالـم

 مـا عاشقـان همــره، عهــد سفــر ببستیـــم                  آن کـاروان برفت و آمـد غــم ملالـــم

سرخ است دشت میهن از خون پاک مردان                زرد است روی زارم افتاده چون هلالم

 یک آسمان ستاره، یک دشــت پر ز لالــه                روئیـد از دل شب، من مانـدم و خیالـم

 از قــامت شهیــدان برپاست، پــای لالـه                   بشکست پشتم از غم در غصه بی مثالم

 همچـون همـه شهیدان این است آرزویـم                  انــــدر ره خمینــی پویــــم ره کمــالـــم

 یارب بگـــو شهادت، معراج تا سعــادت                  کــی می شـود نصیبم؟ پاسخ بده سئوالم

 ای شاهــدان تاریخ دیــدار تــازه گـــردد                  فالی گرفته ام دوش خونین نمود فالـــم

 آیــــم به ســـوی جنت تا رویتـــان ببینـم                  مهمان شوم شما را گر حق دهد مجالم

آه ای خدای رحمان حال مرا بگــــــردان                  از هجر می گدازم نزدیک کن وصالم

خطی که از ابراهیم آغاز شد و در تداوم سرخ خویش با دستهای پاک محمد و علی به قلب پرشور امام امت رسید تا رنجبران زمین را از جور حکومت قابیلیان برهاند.

خطی که تبلور قاطعیت بر علیه جباران ، عصاره عصیان مستضعفان بر علیه مستکبران ، فریاد همیشه مظلومان ، راه پیروز محرومان است.

خطی که رسالت گسستن زنجیرهای اسارت از دست و پای مغضوبین زمین را بر عهده دارد.

خطی که پیام قیام پیروزمند مستضعفان را بر تارک تاریخ خواهد داشت و پوزه کثیف جلادان را سرانجام به خاک خواهد مالید.

خطی که راه پیروز انقلاب کبیر اسلامی خلق دلاور ایران است و باید که حماسه قیام را تا دور دستها بکشاند و نهال انقلاب را در دل خلقهای تحت ستم جهان بنشاند.

«حزبالله» ولایت خدا و رسول را پذیرفته است:

از دیگر ویژگیهای حزبالله علاوه بر ایمان به خدا و روز بازپسین، معیارهای دوستی و دشمنی با دیگران است. در آیة بیستودوم  سورة مجادله آمده است: “نیابی گروهی را که به خدا و روز رستاخیز ایمان بیاورند و با کسانی که با خدا و رسولش دشمنی میورزند، دوستی نمایند حتی اگر آنان پدران، مادران، برادران یا خویشاوندان باشند؛ آنان کسانی هستند که ایمان در روح قلبهایشان نقش بسته است و خدا یاریشان کرد با روحی از خود و در بهشت جاودان که در آن نهرهایی روان است در  آوَرَدشان. خدا از آنان خشنود و آنان از خدا خشنودند، آنها حزب الله هستند و همانا حزب خدا رستگاراناند:

آنچنانکه قبلاً نیز گفته شده، «حزبالله» ولایت خدا و رسول را پذیرفته است و پذیرش این ولایت مستلزم آن است که در جمیع جهات فردی و اجتماعی معیارها و موازین خدا و رسول حفظ شود. دوستی با دوستان خدا و رسول و دشمنی با دشمنان آنها نیز یکی از نتایج حتمی این ولایت است. بسیار دیده شده است که گروهها و احزابی علیرغم ایدئولوژی متفاوت به استراتژی واحدی رسیدهاند و ضرورتاً با یکدیگر وحدت استراتژیک پیدا کردهاند. به عبارت دیگر با یکدیگر دوستی مقطعی پیدا کردهاند؛ حال آنکه ممکن است یکی دوست خدا و دیگری دشمن خدا باشد. علت بروز این مسئله برداشت غلط از ایدئولوژی و نفوذ ویژگیهای حزب شیطان در این گروهها میباشد. زیرا حزبالله به لحاظ ایمان به خدا و روز رستاخیز که منجر به پذیرش ولایت خدا و رسول میشود، هرگز از معیارهای اساسی مکتب عدول ننموده و به دنبال پیروزیهای زودگذر ظاهری نمیگردد و این خود سرچشمة هدایت و رستگاری و فلاح حزبالله است. بدینگونه است که حزبالله تبلور آرمانهای متعالی انسانها در ساختن جامعهای ایدهآل که فلاح و رستگاری نوع انسان را به دنبال دارد، میباشد و سرانجام نابودی حزب شیطان را به ارمغان میآورد.

"رجب بیگی" در قسمتی از وصیتنامه خود میگوید:

خدایا، تو میدانی که چه می کشیم ، پنداری که چون شمع ذوب می شویم ، آب می شویم ما ازمردن نمی هراسیم ، اما میترسیم بعد ازما ایمان را سر ببرند و اگر نسوزیم هم که روشنائی می رود و جای خود را دوباره به شب می سپارد ، پس چه باید کرد؟

از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم  و از دیگر سو باید شهید شویم  تا آینده بماند هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند وهم باید بمانیم تا فردا شهید نشود ، عجب دردی چه می شد امروز شهید می شدیم و فردا زنده می شدیم تا دوباره شهید شویم.

مادر شهید درباره نحوه شهادت فرزندش می گوید:

روز پنجم مهر ۱۳۶۰ منافقین جنگ خیابانی به راه انداختند تا به خیال خودشان تهران را بگیرند. مهدی هم که برای دفاع از انقلاب، آرام و قرار نداشت با عجله خودش را از جهاد سازندگی به خانه رساند و سوار موتور شد. دنبالش دویدم که بگویم شهر ناامن است اما به او نرسیدم. آن روز مهدی به محض ورود به خیابان صبا توسط منافقین ترور شد و دوستان و هممحلی هایش هم که به کمکش رفته بودند تیر خوردند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار