فرار رو به جلوی آمریکا در خلیج فارس

البته انتشار این خبر با موضع گیری وزارت دفاع آمریکا نیز توام بود زیرا آنها عنوان کردند این کار قایق های تندروی سپاه «غیر ایمن و غیر حرفه ای» بوده است.

انتشار این گونه اخبار از سوی رسانه های غربی که با جهت گیری های خاص منتشر می شود برای این است تا در منطقه ضمن ایجاد تنش، سپاه هراسی نیز ایجاد کنند و از این رهگذر کشورهای غربی بتوانند هر چه بیشتر تجهیزات و سلاح های خود را به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس بفروشند و از منابع درآمدی حاصله از این روش بتوانند بر مشکلات اقتصادی کشورهایشان تا حدودی فایق آیند و حضور خود را هم در منطقه مشروع جلوه دهند.

اما اصل ماجرا که خبرگزاری رویترز آن را به گونه دیگری روایت کرده از این قرار است که «به دنبال حضور نامشروع شناورهای مربوط به قدرت‌های فرامنطقه‎‌ای در خلیج فارس و تنگه هرمز در مورخ 14/12/95 از ساعت 10:20 تا 11 صبح، یک فروند ناو امریکایی از ناوگروه امریکایی و انگلیسی که در حال عبور از ترافیک زون تنگۀ هرمز بود از مسیر بین‎‏المللی خارج و به سمت شناورهای حاضر نیروی دریایی سپاه در منطقه تغییر مسیر داد و در اقدامی غیرحرفه‌‏ای و حرکت توأم با اخطار تا مسافت 550 متری نزدیک شناورهای سپاه شد.»

انتشار این خبر که با تحریفی هدفمند صورت گرفته نشان می دهد آمریکایی ها و به صورت عموم کشورهای غربی برای اینکه بتوانند حضور نامشروع خود را در این منطقه حساس جهان مشروع جلوه دهند از تاکتیک فرار رو به جلوی رسانه ای استفاده می کنند.

ولی اینکه چرا کشورهای غربی برای حضور در این آب راه منطقه ای دست به چنین تحرکاتی می زنند و اینکه چرا با صرف هزینه های بسیار در این منطقه حضور می یابند، به دلیل اهمیتی است که این منطقه برای کشورهای غربی دارد.

به عبارت دیگر موقعيت ژئوپولتيك و ژئواكونوميك منطقه سبب شده است قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در مورد حضور و تسلط بر اين نقطه از كره خاكی با یکدیگر رقابت و منازعه داشته باشند. زمانی پرتغالی ها و زمانی انگليسی ها سعی بر حفظ و كنترل اين آب راه استراتژيك داشتند.

خروج انگليس از شرق كانال سوئز در سال ۱۹۶۸ كه شامل منطقه خليج فارس نيز می شد اين فرصت را به ايالات متحده داد تا در كوران جنگ سرد سعی كند مانع تسلط رقيب بر منطقه شود لذا از اين زمان به بعد آمريكا همواره در تحولات منطقه حضور و نقش داشته است.

از سوی دیگر کشورهاى حاشیه خلیج‌فارس شامل ایران، عربستان، عراق، کویت، بحرین، امارات و قطر هستند که به جز بحرین، بقیه جزو اعضاى سازمان کشورهاى صادرکننده نفت(اوپک) هستند لذا این منطقه با داشتن 622 هزار میلیون بشکه نفت خام، مهم‌ترین ذخیره و مخزن نفتى جهان را به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر، بیش از نیمى از ذخایر نفتى دنیا در این منطقه قرار دارد و این منطقه رتبه اول ذخایر اثبات شده نفت جهان را به خود اختصاص داده که مقصد صادرات نفت خلیج‌فارس نیز در درجه اول کشورهاى صنعتى غرب یعنى آمریکا، اروپاى غربى، ژاپن و در درجات بعدى کشورهاى آسیاى جنوب شرقى است.

به همین خاطر خلیج‌فارس در آینده نقش مهم‌ترى در تامین انرژى جهان به عهده خواهد داشت و به تبع آن، وابستگى کشورهاى صنعتى غرب و آمریکا به نفت منطقه خلیج‌فارس افزایش خواهد یافت؛ زیرا منابع نفتى دریاى شمال و ذخایر ایالات‌متحده به‌تدریج کاهش و درمقابل، مصرف انرژى آنان افزایش خواهد یافت.

علاوه بر این تمامی کشورهای این منطقه کشورهایی مسلمان هستند که این عامل نیز خود باعث اهمیت بیشتر آن شده است به همین خاطر آنها درصدد هستند تا با حضور در این منطقه از وجود مزاحمی به نام اسلام و تفکر اسلامی و انگیزه‌های اسلامی به‌کلی خلاص شوند بر این اساس چنانچه بتوانند کشورهای این منطقه را تحت نفوذ خود درآورند، می توانند با تامین انرژی نفت و گاز خود از این منطقه که در واقع رگ حیات دنیای صنعتی محسوب می شود با اتخاذ تدابیری بر سر راه فروش منابع نفت و گاز به سایر کشورها، بر آنهاتسلط یابند و به نوعی آنها را به خود وابسته کنند.

در واقع فعالیت هایی که کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکایی ها در این منطقه انجام می دهند در راستای تحقق نظریه «مکیندر» است؛ این جغرافیدان بریتانیایی که نظریه جزیره جهانی و «هارتلند» را مطرح می کند معتقد است چنانچه کشوری بتواند بر قلب جهان که ایران نیز جزیی از آن محسوب می شود تسلط یابد، بر کل جهان تسلط یافته است.

البته آنها برای این که نشان دهند به صورت جدی می خواهند مقابل تهدید ایران علیه متحدان خود ایستادگی کنند رزمایش هایی نیز با مشارکت کشورهای منطقه برگزار کرده اند و حتی آمریکایی ها چندی پیش رزمایشی را در فلوریدای آمریکا برای مقابله با قایق های تندروی سپاه با عنوان «حمله چکشی» انجام دادند که طی آن حدود ۳۵ قایق تندرو مجهز به مسلسل همراه با حمایت بالگردها و جت های جنگی حضور داشتند.

با این وجود تمام اخباری که در چند ماه گذشته از سوی رسانه های غربی مبنی بر درگیری یا رویارویی میان شناورهای ایرانی و آمریکایی در خلیج فارس منتشر شده بیشتر مبالغه گویی و بزرگنمایی‌ آن اتفاقات است و اینگونه که آنها تعریف می‌کنند، نیست. در واقع آمریکایی ها بیشتر به دنبال ایجاد یک فضاسازی و جنگ روانی علیه ایران و دلخوش کردن متحدان مرتجعش در منطقه هستند تا از این طریق بتوانند بر منابع انرژی آنها تسلط یابند.

انتهای پیام/231