گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: «مصطفی مهذب» ذی حساب و مدیرکل ریاست جمهوری که در طی یک سال و نیم مسئولیت بنی صدر، شاهد خیانت وی به انقلاب اسلامی و انقلابیان بود، سرانجام سکوت را شکسته و اسنادی را در اختیار مرحوم آقای آیت قرار میدهد. دو روز بعد مرحوم آیت با یک چمدان مدارک علیه بنی صدر وارد صحن مجلس شده و اعلام میکند که مدارکی دال بر خیانت رئیس جمهور وقت را در اختیار دارد. آن زمان تمام نگاهها به سمت مهذب کشانده شد.
خبرنگار دفاعپرس جهت به تصویر کشیدن خیانتهای بنی صدر از زبان شاهد عینی ماجرا، به گفتوگو با «مصطفی مهذب» پرداخته است که در ادامه میخوانید:
جهت مطالعه بخش نخست گفتوگو اینجا کلیک کنید.
دفاع پرس: چطور توانستید مجددا اعتماد بنی صدر و اطرافیان را کسب کنید؟
مهذب: با خیالت راحت وارد جلسه شدم. آنها با اطمینان میگفتند که اطلاعات از دفتر شما لو رفته است. خطاب به آقای تقوی گفتم: «آقای آیت توان تصمیمگیری درست را ندارد. اگر آقای آیت یک سند را نشان دهد و شماره دفتر من بر روی آن باشد، من مسئولیت تمام اسناد را بر عهده میگیرم اما اگر از دفتر بنی صدر بود، چه میشود؟» پس از شنیدن حرفهایم، آقای تقوی گفت: «ما پشت سر شما نماز میخوانیم و حرف شما را قبول داریم.»
از آنجایی که پیش از ورود به جلسه با آقای آیت صحبت کرده بودم، یقین داشتم که هیچ سندی را برملا نخواهد کرد. از سوی دیگر شمارههای دفتر را لاک گرفته بودم.
دفاع پرس: در میان اسناد خیانت بنی صدر، سندی از ارتباط وی با رجوی هم بود؟
مهذب: ساعات انتهایی روز، جلسات 18 نفره و عبور و مرور رجوی در دفتر بنی صدر به طور پنهانی انجام میشد. بنی صدر این دیدارها را همچون اعزام افرادی به آمریکا تکذیب میکرد. صراحتا اعلام میکرد که من هیچ کس را به آمریکا نفرستادم، این در حالی است که نامه هزینه سفر افراد به خارج از کشور را من امضا میکردم.
دفاع پرس: در اسناد آمده است که بنی صدر به گروههای منافقین هم کمک مالی میکرد؟
مهذب: 95 درصد امور به ما اطلاع داده میشد اما ممکن بود در حین سفر یک نفر به آمریکا، فعالیتهای پنهانی صورت گرفته که سندی از آن به دست ما نرسد.
هیچ سندی مبنی بر کمک مالی بنی صدر به کومله ها و منافقین نداشتیم. به جهت محرمانه بودن امور سیاسی، هیچ وقت این بیاحتیاطی انجام نمیشد که ما در جریان قرار بگیریم.
هزینههای این گونه امور از طریق منابع دیگری تامین میشد. از فعالیتهایشان در این زمینه آگاه بودم اما هیچ سندی نداشتم. رجوی و بنی صدر ارتباط نزدیکی داشتند اما علنی نمیشد.
دفاع پرس: چه مدارکی برای اثبات خیانت بنی صدر جمع آوری کرده بودید؟
مهذب: تمام منابع مالی دفتر ریاست جمهوری به امضای من در میآمد. بنابراین برای تمام فعالیتهایی که نیاز به بودجه داشت من در جریان قرار میگرفتم. در برخی از نامهها نوشته میشد محرمانه که از آنها نیز یک کپی نگه داشتم. برای جلوگیری از لو رفتن، با هیچ کس در موضوع جمع آوری اسناد صحبت نمیکردم.
دفاع پرس: رابطه بنی صدر با شهید رجایی چگونه بود؟
مهذب: پیشتر شنیده بودم که بنی صدر پرورش یافته آمریکاست و مخالفتهایش با شهید بهشتی و رجایی از روی کینه است. اینگونه آموزش دیده که مانع ورود افراد انقلابی در دولت شود.
اگر در توصیف رابطه بنی صدر با شهید رجایی بگویم که همچون یک دشمن دیرینه با وی رفتار میکرد، گزاف نگفتم. شهید بهشتی در مقابله با رفتارهای بنی صدر صبور بودند. به جهت صبوریشان بود که رهبرمعظم انقلاب فرمودند که شهید بهشتی مظلوم زندگی کردند و مظلومانه به شهادت رسیدند.
صراحتا بنی صدر اعلام میکرد که وزیر آموزش و پرورش از سوی من تایید نشده است و هیچ اعتقادی به وی ندارم. در آن زمان هیچ کس گستاخانه با شخصی که امام (ره) او را تایید کرده است، رفتار نمیکرد. بنی صدر بارها شخصیت شهید بهشتی (ره) را مورد اهانت قرار داد اما وی اینگونه رفتارها را با صبوری تحمل میکرد.
دفاع پرس: بعد از فرار بنیصدر، سرنوشت شما چگونه بود؟
مهذب: همزمان ذی حساب ریاست جمهوری و وزارت دفاع بودم. زمانی که بنی صدر از ریاست جمهوری عزل شد، تمام دفاتر به جز دفتر من تعطیل شد. زمانی که برای دادستان مسائل آقای آیت و اسرافیلیان را شرح دادم، دفتر من را تعطیل نکردند. تمام افرادی که در ذی حسابی فعالیت میکردند را گزینش کرده بودم و از آنها اطمینان داشتم به همین خاطر پس از عزل بنی صدر مشکلی پیش نیامد.
دفاع پرس: بعد از شهادت شهید رجایی چه کردید؟
مهذب: از سال 58 از طرف وزارت دارایی یک ذی حساب برای دفتر ریاست جمهوری که به تازگی تاسیس شده بود، انتخاب شد. من نخستین ذی حساب ریاست جمهوری بودم و تغییر رییس جمهور در روند کار من فرقی ایجاد نمیکرد. از دوران بنی صدر تا یک سال و نیم بعد از ریاست جمهوری مقام معظم رهبری در این سمت باقی ماندم. از آن پس معاون وزیر دارایی شدم.
دفاع پرس: پس از انقلاب اسلامی، شما ذیحساب سه رئیس جمهور بودید؟ چطور این دوره را تحلیل میکنید؟
مهذب: در دوران ریاست جمهوری شهید رجایی و مقام معظم رهبری بر ما مشخص بود که هر چه دستور میدهند به حق و انجام آن کار بر ما واجب است اما در دوران بنی صدر با شک دستورات وی را انجام میدادیم.
دوران ریاست جمهوری شهید رجایی و مقام معظم رهبری با قناعت و اعتقاد به مسائل مذهبی بر عکس دوران بنی صدر که به افراط خرج میشد، گذشت. من به دفتر هر سه رییس جمهور رفتهام. در زمان شهید رجایی از حداقل نور برای روشن کردن اتاق و حداقل پذیرایی استفاده میشد. این در حالی است که در دوران بنی صدر تجمل گرایی به چشم میخورد.
چندین سال مسئولیت مالی سازمان حج و زیارت را بر عهده داشتم. مدتی با برادر آقای گلپایگانی در یک اتاق زندگی میکردیم. مطالبی در خصوص مقام معظم رهبری میگفتند که بیش از پیش من را شیفته شخصیت ایشان کرد.
مخارج و خریدهای شخصی مقام معظم رهبری همچون دیگر مردم عادی بود. ایشان از قند و شکر کوپنی استفاده میکردند. راضی نمیشدند مبلغی از بیت المال وارد زندگیشان شود.
دوران ماموریتم به مکه با ترور مقام معظم رهبری همزمان بود. دو ماه بعد که برگشتم، مقام معظم رهبری من را نزد خود خواستند. در آن دیدار درخواست کردند که حقوق دو ماهه ایشان را پرداخت کنم. مالیات را از حقوقشان کسر و حقوق خالص را اعلام کردم. ایشان فرمودند که من چند میلیون پول از خمس، زکات و پول طلبگی در اختیارم هست اما متعلق به بیت المال است. در این مدت برای پذیرایی از کسانی که به عیادتم میآمدند، مقداری پول از پاسداران به امانت گرفتهام، لطفا مبالغ بدهیام را از حقوقم کسر و پرداخت کنید.
پس از شنیدن سخنان آقا، اشک در چشمانم جمع شد زیرا من دوران بنی صدر را هم دیده بودم و مقایسه این دو دوران امکانپذیر نیست.
مقام معظم رهبری در دوران بنی صدر، نماینده امام در خوزستان و کردستان بودند. زمانی که به دفتر بنی صدر میآمدند، منتظر میماندند تا صدایشان بزنند. این خیلی مساله بزرگی است زیرا من که یک ذی حساب بودم انتظار داشتم هر زمان که به دفتر ریاست جمهوری مراجعه میکنم، بدون هماهنگی قبلی و فوت وقت وارد اتاق شوم ولی مقام معظم رهبری بین خودشان و دیگران فرقی نمیگذاشتند.
آقا از دوران ریاست جمهوری تا امروز به دیدار خانواده معزز شهدا میروند و همچنین به افراد نیازمند از هزینه شخصی کمک میکردند.
انتهای پیام/ 131