مطلبش گونه‌شناسی کارشناسی امام خمینی(ره) در دوران دفاع مقدس‏

یکی از محوری‏ترین اصول حاکم بر اداره جنگ، در دیدگاه امام راحل، توجه خاص به انگیزه معنوی رزمندگان اسلام بود.
کد خبر: ۲۴۵۹۰
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۱ - 05August 2014

مطلبش گونه‌شناسی کارشناسی امام خمینی(ره) در دوران دفاع مقدس‏

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، یکی از از ابعاد مهم در دفاع مقدس، نوع کارشناسی امام راحل در اداره جنگ تحمیلی بود. دنیای کنونی در این عصر حاضر جنگ های متفاوتی را در گوشه و کنار تجربه کرده است که بزرگترین آنها جنگ های جهانی اول و دوم است. محصول تمامی این تجربه ها، علوم جنگی حاضر می باشد که در ارتش های متداول دنیا مورد بهره برداری و مبدأ کارشناسی های موجود در نحوه اداره جنگها قرار گرفته است.

اما با این همه یکی از نقاط درخشان 8 سال دفاع مقدس، تفاوت بنیادین کارشناسی اداره آن با کارشناسی های متداول بر دنیای موجود می باشد. همین امر از طرفی باعث تعجب تمامی دوستان و دشمنان در دنیا گردید و از طرفی به دلیل غیر محاسبه بودن آن برای کارشناسان نظامی مطرح در دنیای کنونی، نقطه قوتی برای پیشبرد عالی جنگ گردید. اگر چه بررسی تمامی ابعاد این کارشناسی در این مختصر نمی گنجد ولی به محورهای اساسی آن بصورت اجمال اشاره می گردد.

توسعه انگیزه های معنوی

یکی از محوری ترین اصول حاکم بر اداره جنگ، در دیدگاه امام راحل، توجه خاص به انگیزه معنوی رزمندگان اسلام بود. امام راحل با الگوپذیری از قرآن همواره بر این معنا تاکید داشتند که تنها در صورت دانستن ایمان و توسعه آن می توان بر دشمنان قسم خورده اسلام پیروز گردید. در قرآن به این معنا به خوبی اشاره گردیده است.

«یا ایها النّبی حَرِّضِ المؤمنین علیالقِتال اِن یَکُن مِنْکم عِشْرون صبِرون یَغْلِبوا مِأتین و اِن یکن منکم مائه یغلبوا الفاً منالذین کفروا باَنهم قومٌ لا تفقهون. اَلْان خفَّفَ الله عنکم و علم انَّ فیکم ضعفاً فان یکن منکم مأئةٌ صابرةٌ یغلبوا مأتین و ان یکن منکم صابرةٌ یغلبوا مأتین و ان یکن منکم الفٌ یغلبوا الفینِ باذن الله و ا لله مع الصابرین.»(1)

ای رسول مؤمنان را به جنگ ترغیب کن اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشید بر دویست نفر از دشمنان پیروز خواهید شد و اگر صد نفر بودید با هزار نفر از کافران برابری توانید کرد و پیروز بر دست خواهید آورد زیرا آنها گروهی بی دانشند (و شما با دین و دانشید لذا توانا و غالب بر آنهائید) اکنون خدا بر شما تخفیف داد (دور حکم جهاد آسان گرفت) و دانست که در شما ضعف ایمان راه یافته پس اگر صد نفر باشید صبور و پایدار بر دویست نفر و اگر هزار بر دو هزار نفر به اذن خدا غالب خواهید شد (یعنی با وجود ضعف ایمان باز یک نفر مؤمن بر دو نفر کافر غلبه خواهد کرد» خدا با صابران و اهل ایمان است.

 امام خمینی(ره) با محور قرار دادن معنوی تا در پیروزیهای ملت شریف ایران، اهمیت این موضوع را به خوبی برای توده مردم روشن میسازند: ایشان میفرمایند:

«ما باید همه چیز خودمان را از او (:خدا) بدانیم. شما نه افراد زیاد دارید و نه سلاح و ساز و برگ جنگی زیاد، ولی طرف مقابل شما از همه دنیا به او کمک میشود، وقتی اینطور شد، آن کسی که هیچ ندارد باید با جهات معنوی مقابله کند، با جهات صوری که نمیشود.»(2)

آن رهبر بزرگ در جای دیگر با توصیف زیبایی از فضای معنوی جبهههای جنگ، خطاب به میهمانان خارجی میفرمایند:

«اگر در جبهه ها رفتید و جبهه ها را هم لابد دیدید، دیدید که جبهه های ما با مسجد است الان، جبهه های ما از مسجد بیشتر الان ذکر خدا گفته می شود. جنگ با صدام یک عبادت الهی است. شما اوضاع ایران را به خارج بگوئید، دعوت کنید مردم را به اینکه نظیر ایران قیام کنند، بگوئید ایران چه وضعی است.»(3)

امام خمینی(ره) با وجود برخورداری از آن همه عظمت علمی و معنوی و علیرغم دارا بودن آن مقام و موقعیت، همواره خود را در برابر معنویت و خلوص رزمندگان اسلام، کوچک شمرده و بدین وسیله اهمیت این شاخصه تعیین کننده در پیروزیهای رزمندگان اسلام در جنگ را، تبیین میکنند: ایشان میفرمایند:

«تاریخ اسلام جز یک برهه از صدر اسلام، جوانانی مثل جوان های ایران ما سراغ ندارد و ملتی مثل ایران در تاریخ ثبت نشده است. شما در کجای تاریخ، جز یک برهه در صدر اسلام آن هم نه به طور وسیع بلکه به طور محدود سراغ دارید که جوانان یک کشور اینطور عاشق جنگ باشند؟ اینطور عاشق دفاع از کشور خودشان باشند؟ و اینطور ملت همه با هم یکصدا دنبال پیروزی ارتش و سپاه پاسداران و سایر قوای مسلحه باشند؟ کجا دیدید که عاشقانه دنبال شهادت باشند من از این چهره های نورانی و بشاش شما و از این گریه های شوق شما حسرت میبرم.»(4)

بنابراین میبینیم آنچه برای امام راحل در طول این دفاع مقدس اصل بود، توسعه معنویت بود و دفاع درجه دوم مطرح بود. به عبارت دیگر امام همچون الگوهای خود ائمه اطهار علیهمالسلام، همواره بدنبال هدایت بود و از هر موضوعی جهت تحقق این مهم استفاده میکرد و چه موضوعی مهمتر از جهاد فی سبیل ا... و اگر چه به طبق روایت مشهور این مبارزهها جهاد اصغر است و جهاد اکبر، جهادی با نفس اماره میباشد و لازم است مبارزین در جبهه ها پس از بازگشت به جهاد اکبر بپردازند اما امام راحل با درایتِ بالای خود، فضای جبهه را به گونه ای شکل داده بودند که در آن محیط هم جهاد و هم جهاد اکبر توأماً صورت بگیرد.

اصل بودن مقدورات انسانی از ابتدای نهضت تا جنگ

با نگاهی گذرا به معادلات جنگی در منازعات جهانی به خوبی روشن می گردد که آن چه بعنوان اصل عدول ناپذیر در جهت پیروزی در همه این درگیریها مدنظر قرار میگیرد، توجه به توانایی های لجستیکی و نظامی و در حقیقت برتری جنگ افزارهای نظامی میباشد و همواره قدرت هر ارتشی با تعداد هواپیما و تانک و نفربر و اسلحه و این قبیل مسائل، مورد ارزیابی قرار می گیرد. همچنانکه در دوران رویارویی ابرقدرت شرق (شوروی سابق) و غرب (آمریکا)، همواره تعدد و کثرت کلاهک های اتمی و موشکهای قاره پیما و تسلیحات دیگر، از سوی یک ابرقدرت، بعنوان وجه برتری و قدرتمندی بر علیه ابرقدرت دیگر مورد ارزیابی قرار میگرفت. اکنون نیز، بسیاری از دول جهان، همواره در جهت ذخیره سازی تسلیحات نظامی و بالابردن قدرت تسلیحاتی و یا حفظ برتری نظامی خود هستند.

 نیم نگاهی به بیانات و مواضع رهبر فقید انقلاب امام خمینی(ره) - در این خصوص، بیانگر، تفاوت دیدگاه ایشان در این خصوص میباشد چراکه مرحوم امام، همواره نقش توده مردم را بعنوان اصل و محور تعیین کننده در مسایل جنگ میدانستند و ابزارآلات نظامی را بعنوان فرعی بر این اصل مهم، معرفی می نمودند. ایشان همواره با نام بردن از روحانیان، و دانشگاهیان، بازاریان، کشاورزان، معلمان، دانشآموزان و همه اقشار دیگر، توده مردم را مورد خطاب قرار داده و حضور فیزیکی و یا حمایت مالی آنان، بعنوان نقش آفرین محوری مسائل جنگ بیان میفرمودند، ایشان با اشاره به همین موضوع و خطاب به مسؤولین دولتی میفرمایند:

«شما اگر مردم نبودند نمیتوانستید این جنگ را اداره بکنید، این شک ندارد. مردم اداره کردند، یعنی این سپاه مردمند، این بسیجیها مردمند، ارتش هم امروز مردم است. اگر ارتش سابق بود همانطوری که خیال کرده بود صدام، خیالش به واقعیت میپیوست، برای اینکه یک ارتشی بود که انگیزه اسلامی نداشت و انگیزه منافع شخصی داشت و به مجرد اینکه وارد میشدند آنها هم دست بر میداشتند.»(5)

در حقیقت به خاطر همین دیدگاه بود که ایشان فرمان تشکیل نهادهای انقلابی مختلفی چون کمیته های انقلاب اسلامی - کمیته امداد امام، سپاه پاسداران، جهاد سازندگی و در رأس همه اینها ارگان مردمی «بسیج» را صادر فرمودند، بیشک ایشان بیش از هر کسی به اهمیّت مقدورات انسانی و قدرت حاصل از خیزش عظیم مردمی پی برده بودند و آن را بعنوان بود و نبود نظام تلقی میکردند. همچنانکه مقام معظم رهبری حضتر آیت ا... خامنهایمدظلهالعالی نیز همین موضوع را بعنوان مردم سالاری دینی در خصوص اداره نظام تبیین فرمودند. امام خمینی همواره بدنبال تشکیل بسیج بیست میلیونی بودند و آرزو میکنند کهای کاش یک پاسدار بودند و همواره به صفای و خلوص بسیجیان غبطه میخوردند و در حقیقت، بسیجیان را که توده مردم بودند بعنوان حقیقیترین ارتش و حافظ نظام میدانستند.

«انقلاب ما عظیم است و متکی به هیچ قدرتی نیست، نه قدرت شرق نه قدرت غرب. انقلابهایی که در دنیا میشود، به یکی از این دو ابرقدرت متکی است ولی انقلاب مردم ما انقلابی است متکی به خود مردم، پس مردم باید از پیامدهای انقلابشان گله نداشته باشند. امروز کشور ایران روی پای خودش ایستاده است.»(6)

اگر یادمان باشد در اواخر جنگ نیز که قدرت نظامی و روحی جبهه خودی به شدت رو به ضعف گذاشته بود و اوضاع به گونهای گردیده بود که صدام قصد تصرف دوباره خرمشهر را داشت. امام خمینی، با ناامیدی از راهکارهای کلاسیک و مراکز نظامی تشکیلاتی، به مردم و سپاه مردمی روی آوردند و آنان را برای دفاع از کیان و شرف کشور اسلامیشان دعوت کردند و متعاقب این دعوت پیامبرگونه بود که سیل رزمندگان مردمی به سوی جبهه های جنوب سرازیر شد و خرمشهر - شهر خون - از سقوط حتمی نجات یافت.

 حال بر مسؤولین اداره نظام لازم است که به این عنصر اساسی در طراحی سیستمهای اداره نظام به خوبی توجه داشته باشند. قطعاً در نظامات مادی آنچه حرف اول را میزند ابزارآلات و تکنولوژی میباشد انسان هم تنها بعنوان خلأ موجود بر ابزار در خدمت گرفته میشود امّا در نظام الهی این انسان دست که به عنوان اشرف مخلوقات محور خلقت آفرینش قرار میگیرد و عینیت و تمامی ابزارآلات در خدمت او برای تقرب معنا پیدا میکنند.

عدم پیروی جنگ از معادلات کارشناسی جنگهای امروزی

 بی تردید در تمام جنگهای عالم، هدف نهایی طرفهای درگیر مبارزه، پیروزی در آن است و رسیدن به نقطه مطلوب جنگ زمانی متصور است که در نهایت آن، برتری ظاهری و نظامی از آنِ یک طرف، واقع بشود. ولی در آئین رحمت بخش اسلام، هدف از جنگ و مبارزه و جهاد، صرفاً برتری ظاهری و نظامی نیست بلکه، مقصود والاتری متصور است که همانا عمل به تکلیف و اطاعت امر پروردگار در خصوص دفاع از سرزمین اسلامی است. چراکه خداوند متعال در قرآن کریم با خطابهای متعدد و گوناگون، کشتگان در راهش را زنده معرفی مینماید و آنان را پیروز میدان بیان میکند.

 «فرحین بما اتیهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوفٌ علیهم و لا هم تحزنون(7)

 آنان به فضل و رحمتی که از خدا نصیبشان گردید شادمانند و به آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوستهاند و بعداً در پی آنها براه آخرت خواهند شتافت مژده دهند که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غم مخورند و آنها را به فضل و رحمت خدا بشارت میدهند و اینکه خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد».

 «و مالکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضفین منَالرجال و النساء والولدان الذین یقولون ربَّنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها واجعل لنا من لدنک ولیّاً واجعل لنا من لدنک نصیراً(8)

 چرا در راه خدا جهاد نمیکنید در صورتی که جمعی ناتوان از مرد و زن و کودکان شما در مکه اسیر ظلم کفارند آنها دایم میگویند بار خدایا ما را از این شهر که مردمش ستمکارند بیرون آور و از جانب خود برای ما بیچارگان نگهدار و یاوری فرست.»

 اگر تأملی در قیام بینظیر آقا ابا عبدالله علیهالسلام نیز بکنیم تفاوت دیدگاه اسلام با دیگران را در این خصوص خواهیم فهمید. امام حسینعلیهالسلام نیز هدف از قیام خود را اصلاح جامعه اسلامی و زدودن غبارهای گمراهی از آئین جدش معرفی نموده و شهادت در این راه را فوز عظیم میداند به گونهای که در شب عاشورا به خاطر معرفتی که به اصحاب خود داده بود، آنان به جای اندوه و غم، شادی و مزاح میکردند و در روز عاشورا برای شهادت و کشته شدن از یکدیگر سبقت میگرفتند. اصولاً بر همین اساس بود که امام خمینی(ره) با الهام از تعالیم متعالی اسلام و پیروی از سیره جدّ بزرگوارش حضرت امام حسین علیهالسلام، قدم در معرکهای بزرگ نهاده بود و دورنگاه او، فقط و فقط انجام تکالیف بود و نه پیروزی نظامی ظاهری و این معنا را بارها و بارها با عبارات مختلف بیان مینمود و اساساً ایشان بسیاری از موقعیتهای نظام و انقلاب را از جنگی میدانست که در آن خسارات زیادی بر اقتصاد و اجتماع ما وارد شد و به این معنای در وصیت نامه الهی و سیاسی ایشان به طور مشروح اشاره گردیده است. ایشان در جمع عدهای از داوطلبان جبههها با اشاره به این موضوع فرمودند:

 «لکن من به شما عزیزان، به شما ارتشیان، به شما سپاه پاسداران به شما ژاندارمریها، به شما ملت، سرتاسر، نوید میدهم که پیروزی با شماست، پیروزی با حقّ است. من کراراً این را گفتهام که ما چه کشته بشویم و چه بکشیم پیروزیم. شما که در میدان جنگ رفتید و معلول شدید و الان در منظره من هستید و من متأثرم برای شما، شما پیروزید. شما در نظر اسلام پیروز هستید. شما در نظر خدای تبارک و تعالی لشکرهای پیروزمندی هستید. خداوند انشاءاللَّه شماها را از لشکریان امام زمان سلام اللَّه علیه قرار دهد و اجر آن سپاهان در رکاب رسول اللَّه را به شما عنایت بفرماید، آنها هم هر کمالی داشتند، برای خدمت به اسلام و رسول خدا بود و شما هم همین خدمت را دارید انجام میدهید.»(9)

 علاوه بر اینکه هدف از دفاع در معادلات امام راحل انجام تکلیف بود و نه پیروزی، ماهیت جنگ هم به تمامه با جنگهای مدرن در این دوران متفاوت بود. نوع سازماندهی سپاه، نوع ارتباط فرماندهان بالا بر فرماندهان پائینتر و نوع برخورد فرماندهان با نیروها تحت امر، شیوه آمادگی رزمی و بدنی، نوع حمله رزمندگان، نوع برخورد با دشمن و اسراء نوع تقسیم امکانات در بین نیروها و... تمامی اینها از تفاوت جوهری بین معادلات کارشناسی جنگ 8 ساله با جنگهای متداول خبر میدهد.

 حال بر مسؤولین نظامی کشور فرض است که با الهام گیری از نوع و روش جنگ 8 ساله به تدوین شیوهای جدید از جنگ و دفاع بپردازند و مستقلاً خود مبدع الگوئی در این امر باشند و با پرورش و پردازش آن الگو زمینه شکلگیری ارتشی کلاسیک و با قدرت را در سطح منطقه ای و جهانی فراهم آورند.

نویسنده:حجت الاسلام والمسلمین دکترمحمد مهدی بهداروند

منابع:

1) سوره انفال، آیه 65 و 66

2) صحیفه نور ج 18 - ص 114

3) صحیفه نور ج 18 - ص278

4) صحیفه نور ج 13 - ص 195

5) صحیفه نور ج 18 - ص 83

6) صحیفه نور ج 19 - ص 58

7) سوره آل عمران، آیه 169

8) سوره نساء، آیه 74

9) صحیفه نور ج 13 - ص 224

نظر شما
پربیننده ها